روایت خبرنگاران البرزی از تلخی ها، شیرینی ها و ثبت رویدادهای تکان دهنده
به گزارش وبلاگ ساعت دیواری، خبرنگاران/البرز خبرنگاری شبیه پا گذاشتن در میدان مین است. حرفه ای که باعث می گردد خبرنگار با تعهد و مسئولانه به مسائل اطرافش نگاه کند، با دقت و عمق بیشتری به کاوش زندگی بپردازد. وقتی خبرنگار باشید به پسرفت و پیشرفت های جامعه توجه نشان می دهید و با قلم تان سعی در برطرف مسائل دارید، آن وقت است این کار برایتان دوست داشتنی و جذاب می گردد.
دلسوزانه تر قدم برمی دارید و کلمه ها از جایی که شما حضور دارید معنا می گیرند. بعد این شمایید که خالق می شوید، شبیه هنرمند یا نمایشنامه نویس که با معجزه دستانش با چاشنی عشق و ذوق می سازد، ساختن.
می دانید چه می خواهم بگویم؟ حرفم این است تا به حال به این موضوع فکر کردی که صدای مردم از کجا درمی آید؟ از جایی که شما در آن حضور دارید. وقتی پا در میدان مین می گذارید، آغاز یا سرانجام کار شگفت انگیز است. می دانی پاهایت را در که در این راستا می گذاری زخمی و نادیده گرفته می شوی اما عجیب پرتوان تر از قبل ادامه می دهی. این انرژی بی سرانجام نتیجه ساختن های تو است که با خودت می گویی من ادامه می دهم، تا زمانی که قلم در دستانم جای می گیرد و کلمه ها جان شان را از من طلب می نمایند، می نویسم. می نویسم چون میدانم کلمه ها سبز می مانند، تلخ یا شیرین.
روزخبرنگار بهانه ایست کوچک اما ارزشمند برای شنیدن حرف هایی که گاه لبخند و گاه اشک روی صورتمان نقش می زند و این سوال که حالا اگر دوباره به روز اول کار برگردی باز خبرنگار می شوی، تکرار می گردد.
خبرنگاری در جان و تنم سرشته شده
فتانه احدی از روزنامه نگاران شهر کرج به خبرنگار وبلاگ ساعت دیواری می گوید: اگر بارها به نقطه ای در سر خطی بروم حتما، این شغل را که جان و تنم سرشته شده انتخاب خواهم کرد. چرا که می توان پر از اطلاعات، مفاهیم و دانسته ها شد، حرفه خبرنگاری شغلی فراتر از خبرنویسی روزمره است، شغلیست که می توان همیشه رشد کرد و به روز بود. در کنار آن، رسانه همیشه یک ابزار قدرت است که می توان حق مظلوم را از ظالم گرفت و گرهی گگردد.
وی اضافه می نماید: در طول کارم همیشه و همیشه اتفاق های زیادی بوده که باعث اشک، لبخند، شعف و ناامیدی ام شده، زمانی که در گروه حوادث به عنوان خبرنگار حوادث فعالیت میکردم، قتل یک دختر جوان توسط همسرش که به دلیل فقر به وی فروخته شده بود برایم دردناک بود و تا مدت ها ذهنم را درگیر کرد. کاری از دستم برای جلوگیری برنیامد چون بعد از مرگ، از موضوع باخبر شدم اما همیشه سعی کردم قلمم را گونه ای بچرخانم که بتوانم حق مظلومی را از ظالم بگیرم.
این بانو در پاسخ به این سوال که کدام کار همیشه در ذهنتان ماندگار مانده و آن را به نام خود در تاریخ استان و کشورتان ثبت نموده اید، می گوید: کارهای زیادی را انجام دادم که باعث شد بتوانم به عنوان خبرنگار رسالتم را ادا کنم، اما جلوگیری از دادن مجوز به یک کمپ غیر مجاز در کلاک پایین بعد از سه ماه دوندگی و درگیر کردن مسئولان استان و شهر برای این اقدام از جمله کارهایی است که می توانم با افتخار از آن یاد کنم و خرید خانه برای یک بیمار سرطانی با همکاری کمیته امداد نیز از جمله این کارهاست.
احدی درباره خودسانسوری در خبر می افزاید: اگر سیاستگذاری رسانه دست من باشد قطعا خودسانسوری نخواهم کرد، در خیلی مواقع با جدیت در مقابلش ایستاده ام. اما متاسفانه سانسور به جزئی از فرهنگ رسانه ای ما تبدیل شده همیشه ممیزهایی وجود دارند تا قلمی بر نوشته هایمان بکشند که برای من کم پیش آمده است.
وی درباره شرایط فضای رسانه، می گوید: خبرنگاری در حوزه سرعت و انتقال اخبار بهتر شده اما در بخش آموزش، مطالعه و تجربه نسبت به گذشته رو به زوال است. البته عوامل مختلف دست به دست آن داده اند. در فضای مجازی هر کسی مدعی خبرنگاریست، بدون اطلاعات، بدون اینکه الفبای خبرنگاری را بدانند، ادعای خبرنگاری می نمایند. در گذشته به شدت سختی می کشیدیم و تجربه های زیادی کسب می کردیم، استادان سختگیری داشتیم که هر مطلب را قبول نمی کردند. بارها می نوشتیم تا یک اثر را قبول نمایند. اما اکنون کیفیت کمتر شده است.
این بانوی رسانه ای در مورد موضوع های آزار دهنده در حوزه خبر ادامه می دهد: به نظر من بی احترامی به شان و مقام وبلاگ ساعت دیواری در بسیاری از سازمان ها، عدم پاسخگویی مسئولان به سوالات و حتی تماس های تلفنی، نادیده دریافت از سوی روابط عمومی های و گاه بی احترامی از سوی مردم که وبلاگ ساعت دیواری را وارد فضای سیاسی و قضاوت می نمایند خیلی ناراحت نماینده است. از سوی دیگر دریافت اطلاعات درست بدون دروغ و عظیمنمایی و گاه سیاه نمایی از سوی سازمان های مختلف، حل شدن مسائل مردمی توسط قلم وبلاگ ساعت دیواری می تواند خرسند نماینده باشد.
وی می افزاید: حقوق یک خبرنگار در استان البرز گاهی خنده دار است، بخصوص وبلاگ ساعت دیواری حق التحریری، حتی بسیاری بیمه هم نیستند. مگر اینکه خبرنگار استخدامی و بیمه ای یک رسانه قوی باشند تا بتوانند با آن امرار معاش نمایند. در غیر این صورت باید شغل دوم داشت که روزگار گذراند. خبرنگاری را می شناسم که راننده تاکسی است. وبلاگ ساعت دیواریی می شناسم که رستوران دارند، بوتیک دارند، کارهای بیزینسی دیگر انجام می دهند و بسیاری از وبلاگ ساعت دیواری جذب ادارات و سازمان های مختلف شده اند.
این خبرنگار در پاسخ به اینکه آیا از شرایط پیشکسوتان رسانه ای استان خبر دارد هم می گوید: از حال خبرنگار 90 ساله استان، جناب ناصر مجرد باخبرم، هفته پیش با او صحبت کردم. با این سن نشریه ای در دست دارند، ایشان از افتخارات مطبوعات کشور است. از نظر من خبرنگار باید بسیار سختکوش و رسانه ای باشد و حتی در لحظاتی که می تواند از دوران بازنشستگی استفاده کند، همچنان به عنوان خبرنگار به ادارات و سازمان ها سربزند و به فعالیت خود ادامه دهد.
وی می افزاید: وبلاگ ساعت دیواری پیشکسوت آینه جوانان هستند. می توانند گنجینه ای با ارزشی از تجربه برای جوانان به شمار فرایند و مرشدی که راه و رسم خبرنگاری را از آنها آموخت.
احدی در مورد تفاوت های کار خبرنگاری با دیگر کشورها می گوید: وبلاگ ساعت دیواری کشورهای دیگر به راحتی آزادی بیان دارند، و اهرم فشار و قدرت برای دولت و ملت خود هستند و می توانند جریان های زیادی را تحت تاثیر نوشته های خود قرار دهند. در ایران هرچند می توان از رسانه به عنوان ابزار قدرت استفاده کرد و در پاره ای هم می گردد باعث ایجاد و مانع اتفاق هایی شد اما باز هم مسائل زیادی بر سر راه وبلاگ ساعت دیواری و روزنامه نگاران وجود دارد. وبلاگ ساعت دیواری کشورهای دیگر قدرتمند تر از ما هستند چرا که خیلی راحت حتی عالی ترین مقام کشور را به چالش می کشند و قطعا حمایت همه جانبه ای دارند که می توانند به راحتی با نقد و انتقاد به حل مسائل بپردازند.
وی درباره اینکه خواسته وبلاگ ساعت دیواری از دولت و حکومت شامل چه مواردی می گردد و چرا دستگاه ها خود را ملزم به پرداخت بیمه سختی کار و بیمه بیکاری به تامین اجتماعی نمی دانند، بیان می نماید: وبلاگ ساعت دیواری حق و حقوق کامل و آنچه که باید به وبلاگ ساعت دیواری تمام وقت داده گردد را می خواهند. خبرنگار هیچ وقت ساعت کاریش تمام نمی گردد و کارت نمی زند و منتظر فردا نمی ماند. هر جا در هر لحظه که خبرنگار نفس می کشد در حال فعالیت و کسب خبر است. پس حقوقش باید تمام و کمال پرداخت گردد. ای کاش بیمه سختی کار به وبلاگ ساعت دیواری می دادند.این حق هم مانند همه حق های خورده شده وبلاگ ساعت دیواری تضییع شده است.
احدی در پاسخ به این سوال که نظر مردم درباره کار خبر چیست و چه توصیفی از این کار دارند، می افزاید: خیلی از مردم کار ما را عمر تلف کردن می دانند، به دلیل اینکه قطعا حقوق خوبی نمی گیریم و فضای سیاسی جامعه که با دروغ و فریب همراه شده را جای مناسبی برای انجام کار خبری نمی دانند و در بسیاری مواقع ما را متهم به دروغ نویسی می نمایند. در هر صورت با هر فضایی این کار عشق می خواهد تا بتوان مقاومت کرد و ادامه داد.
از نوجوانی می خواستم خبرنگار شوم
مدیرمسئول پایگاه خبری هزار و یک شهر می گوید: دوره دبیرستان یادم است توی دفتر خاطراتم نوشته بودم که دوست دارم روزنامه نگار شوم؛ دقیقا همان زمانی که رشته ریاضی -فیزیک می خواندم و برای کنکور آماده می شدم. حتی یادم است زمانی که در دانشگاه رشته شهرسازی خواندم گریزی به نوشتن می زدم.
نسترن کیوان پور ادامه می دهد: احساس می کنم علاقه ام به نوشتن فراتر از یک حس لحظه ای یا موقت به خبرنگاری یا ورود اتفاقی به این حرفه است. نوشتن را دوست دارم و آرامم می نماید هرچند به نظرم درون همه آدم ها یک نویسنده پنهان است. حالا این نویسندگی گاهی در خبرنگاری بروز پیدا می نماید، گاهی در نویسندگی کتاب، گاهی در وبلاگ نویسی شخصی و گاهی هم همه شان با هم.
وی درمورد این که کدام واقعه بوده است که در طول دوره کاریتان شما را تکان داده است، ادامه می دهد: خیلی دور نیست. زلزله کرمانشاه(سرپل ذهاب) بود که همراه با جمعی از مسئولان برای عیادت از آسیب دیدگان به بیمارستان مدنی کرج رفتیم. بچه هایی که پدرشان را از دست داده بودند، پیرمردی که می گفت خانه اش جلوی چشمانش کامل فرو ریخت. خانمی که هنگام زلزله مجبور شده بود بین نجات همسر و فرزندش یکی را انتخاب کند و ... دیدن این صحنه ها دل آدم را به درد می آورد. زبانم بند آمده بود و نمی دانستم چه بپرسم؟ بگویم خوب هستید؟ بگویم درست می گردد! چه طور می توان به کسی که کل زندگی اش، کل افراد خانواده اش را از دست داده و در شهری که کیلومترها با محل زندگی اش فاصله دارد، گفت همه چیز درست می گردد؟ چه طور می توان از زنی که همسرش جلوی چشمش جان باخته بگویی می خواهم از این عیادت عکس بگیرم برای انتشار؟ آدم زبانش بند می آید.
این بانوی خبرنگار در ادامه در مورد مهم ترین کارهای خود در طی سال های خبرنگاری، می گوید: به دلیل تحصیلاتم در حوزه شهرسازی، دغدغه شهری ام بیشتر از سایر حوزه هاست اما اگر بخواهم مهمترین کارم را طی این سال ها بگویم؛ ارتباط با معلولان استان البرز است. یادم است سال 92 بود که به ساختمانی رفتم در چهارراه کارخانه قند کرج و دفتر جامعه معلولان که طبقه چهارم بود. پله داشت و معلولان می گفتند که هروقت آسانسور خراب گردد دو سه ساعتی طول می کشد این تعداد پله را بیایند پایین. با جمع گرم شان که اکثرا هنرمند هم بودند صمیمی شدم و بعد از آن با کهریزک محمدشهر که اولین گزارش اختصاصی را از عملکردشان منتشر کردم. هم چنین آکادمی خیریه رعد کرج که بارها نه برای گزارش بلکه برای بودن میانشان هم که شده، در مراسم و همایش هایشان شرکت می کردم و لذت می بردم از طرز فکر و نگاه های متفاوت شان به زندگی. به نظرم وظیفه هر خبرنگار که نه، وظیفه هر شهفرایندی است که تعامل بیشتری با معلولان شهرش داشته باشد و به دلیل لطفی که به من دارند، گمان می کنم در حوزه معلولان کم تر کسی باشد که اندازه من گزارش تهیه نموده باشد.
کیوان پور در پاسخ به این سوال که کدام موضوع وبلاگ ساعت دیواری را خیلی آزار می دهد، اظهار می نماید: دید از بالا به پایین و ادبیات تحکمی برخی مسئولان آزار دهنده است. روزنامه نگاران و وبلاگ ساعت دیواری هم مانند سایر حرفه ها از این حوزه درآمدزایی می نمایند. اما گاهی مسئولان وبلاگ ساعت دیواری را با دلال یا بازاریاب اشتباه می گیرند. نه که بازاریابی شغلی بد باشد اما فرسنگ ها با هدف قلم و نوشتن فاصله دارد. هیچ کس بر دیگری رجحان ندارد و اگر فردی در حوزه مدیریتی مسئولیتی داشته باشد دلیل بر رجحان او نسبت به سایران نیست. متاسفانه بسیاری، این موضوع را متوجه نمی شوند و شاید این بی اعتنایی ها، بی احترامی ها و رفتارهای ناشایست و نازیبا مهم ترین مشکل ما وبلاگ ساعت دیواری باشد.
این خبرنگار در پاسخ به این سوال که چند درصد مسئولان در پاسخ به سوژه شما طفره می فرایند یا سوال شما را بی جواب می گذارند، می گوید: متاسفانه بیشتر این طور هستند و به نظرم دلیلش دو مورد است؛ گاهی حقیقت چیز دیگری است که از گفتنش طفره می فرایند و گاهی واقعا تخصص و اطلاعات کافی در سمت خود ندارند. هرچند در هر اداره و نهادی مسئولی وجود دارد که دیدگاه متفاوت نسبت به رسانه دارد و هدف غایی آن را دریافته و می داند همکاری بهتر با رسانه و تعامل با وبلاگ ساعت دیواری، لازمه یک جامعه سالم و متمدن است.
کیوان پور درمورد این که حقوق خبرنگاری کفاف چند روز را می دهد، می گوید: متاسفانه شرایط درآمدی وبلاگ ساعت دیواری خیلی خوب نیست. من علاوه بر روزنامه نگاری که آن هم در دو نشریه استانی است مدیر مسئول یک پایگاه خبری هم هستم و از طرفی بیشتر درآمدم از محل پروژه های شهرسازی است که انجام می دهم.
وی می افزاید: از ابتدای ورودم به این حرفه سعی نموده ام خبرنگار صرف نباشم و به جای عرصه خبر در حوزه گزارش های تحلیلی و گفت وگوهای تخصصی فعالیت کنم. ترجیح می دهم به جای عکس عظیم مسئولان و بازگویی اقدامات جهادی که گاه وظیفه ذاتی نهاد و اداره شان است، به بیان صحبت های مردم بپردازم تا میزان شکست یا موفقیت طرح ها را از زبان کسانی بشنوم که طرح ها به نام آن ها افتتاح می گردد.
وی در پاسخ به این سوال که حال وبلاگ ساعت دیواری پیشکسوت شهرتان چه طور است و اینکه چطور می توان سال های سال در این حوزه دوام آورد هم می گوید: علاقه به نوشتن و لذت بردن از این حرفه، نکته مهم دوام آوردن است. آقای محمدرضا فرجاد و آقای علیرضا ریحانی دو استادی هستند که از زمان آغاز فعالیتم از آن ها آموختم و به علاقه و اشتیاقشان به نوشتن غبطه می خورم. نوشتن از دید آن ها امری مقدس است و متاسفانه بسیاری از مسئولان هستند که نامشان را هم نشنیده اند و این بسیار شرم آور است برای استانی که افرادی ارزشمند چون آن ها دارد. آن ها سرمایه های اصلی قلم در کرج هستند و این قصور همیشه از سوی نهادها بوده که آدرس درستی از ذات لقب پیشکسوت نداشته باشند.
این بانو درباره اینکه در روز چه اندازه برای نوشتن وقت میگذارد، می افزاید: سعی می کنم کمیت را در نظر نگیرم و با کیفیت بنویسم اما در روز سعی می کنم حتما یک نوشته داشته باشم؛ گاهی در قالب گزارش، یادداشت یا حتی نوشتن یک داستان کوتاه یا یک خاطره نویسی. آدم با تمرین است که پیشرفت می نماید. علاقه دارم در همه زمینه ها بنویسم جز سیاسی و اقتصادی. این دو حوزه چندان مورد علاقه ام نیست. گمان می کنم نمی توان یک حوزه را نام برد که دقیقا مسائل کنونی مردم را در بر بگیرد اما در حال حاضر همان طور که می دانید مسائل اقتصادی مهم ترین بخش مسائل مردم را تشکیل می دهند و به نظرم زیرساختی تر هستند. مسائل فرهنگی و اجتماعی وجود دارد اما به نظرم تا خانواده ها سیر نباشند و سر راحت بر بالین نگذارند، چه اهمیتی دارد که مسائل اجتماعی و فرهنگی شان را برجسته تر کرد. کسی که غم نان دارد ذهنش چنان درگیر است که فرهنگ سازی به سختی روی او جواب می دهد.
کیوان پور در سرانجام در مورد نگاه مردم به شغل خبرنگاری می گوید: چون کسی دقیقا نمی داند در این حرفه چه می گذرد واکنش ها متفاوت است. مثلا برخی گمان می نمایند کاری بسیار دردسرساز و پُر از استرس است و درعین حال پُر درآمد. برخی هم گمان می نمایند روزنامه نگاری خیلی کلاس کاری دارد. برخی هم فکر می نمایند نوشتن اصلا حرفه نیست که بخواهد خوب باشد یا بد. در کل باید بگویم شاید روزنامه نگاری و خبرنگاری مجموعی از همه این موارد باشد شاید هم نباشد. بستگی دارد دید شما در این حرفه چیست و هدفتان از نوشتن. دیدگاه مردم به حرفه تان را خودتان تعیین می کنید با عملکرد و رفتارتان. این نظر من است.
خبرنگاری یعنی مقاومت
خبرنگار پایگاه ورزشی-خبری 90 البرز می گوید: وقتی شغل شما خبرنگاری باشد هیچگاه دچار تکرار و روزمرگی نمی شوید. خبرنگاری به نوعی خاطرات خودش را به همراه دارد، که هم شیرین و هم تلخ است. شیرین ترین خاطره ام مربوط به انتشار سرمقاله در نشریه پیغام آشنا با موضوع بحران سرانه ورزشی بود. این یادداشت در جشنواره مطبوعات و هم از سوی مدیر کل سابق ورزش البرز (رضا گل محمدی)قدردانی شد.
هومن ناظمی در ادامه می افزاید: خبرنگاری رشته سخت و پر از استرس های روانی است؛ هر انسانی نمی تواند این شرایط را به خصوص برای مدت طولانی تحمل و درک کند. معتقدم هر کسی وارد این رشته گردد، صددرصد علاقه مند است.
وی درباره خودسانسوری در کار خبر، ادامه می دهد: همیشه کوشیده ام خودسانسوری انجام ندهم خوشبختانه با رسانه های که در این چند سال فعال بودم همیشه از مطالب چالشی ام حمایت کردند ولی خیلی از مطالب با واکنش بد برخی مدیران همراه می شد. اما همیشه مورد حمایت مدیر مسئول نشریه قرار گرفتم.
وی درباره شرایط فضای رسانه در سال های آینده اظهار می نماید: اکنون فضای رسانه ای کشور نسبت به سال های گذشته بهتر شده است. امیدوارم این فرایند ادامه داشته باشد. این روزها زندگی ما تحت تأثیر رسانه ها، و فضای مجازی قرار گرفته و به حدی در زندگی ما نفوذ پیدا نموده است که برای انجام ساده ترین کارهای روزمره خود به استفاده از تجهیزات هوشمند احتیاجمندیم.
این خبرنگار کرجی درباره موضوعات آزاردهنده در حوزه خبر، می گوید: هر گزارشی که از مسائل مردم می نویسم با واکنش مسئول اداره مربوطه روبرو می گردد. حتی خودم بارها تهدید به شکایت شده ام ولی وظیفه ما نوشتن و مقاومت در مقابل این خطرات است، متاسفانه جنبه انتقادپذیری برخی از مسئولین ما بسیار پایین است.
وی در ادامه درباره شرایط درآمدزایی و امرار معاش وبلاگ ساعت دیواری، می افزاید: از نظر من اگر به دنبال کسب درآمد هستنید وارد شغل خبرنگاری نشوید. همچنان بسیاری از وبلاگ ساعت دیواری بیمه و درآمدی خوبی ندارند و متاسفانه هیچ نهادی به مسائل وبلاگ ساعت دیواری رسیدگی نمی نماید.
هومن ناظمی درخصوص تفاوت های کار خبرنگاری در دیگر کشورها و نحوه حمایت آنها از سوی دولت، مطرح می نماید: در یکی ازنشریات خواندم یک خبرنگار عادی در روسیه معمولاً حدود 143 هزار و 513 روبل در ماه حقوق می گیرد که هزینه رفت وآمد و مسکن نیز روی این مقدار حساب می گردد. حقوق وبلاگ ساعت دیواری در روسیه براساس سابقه کاری، مهارت، جنسیت و شهر متفاوت است. پس اجازه بدهید این سوال را پاسخ ندهم!
وی در پاسخ به این سوال که وبلاگ ساعت دیواری از دولت چه حمایت هایی میخواهند، میگوید: چرا دستگاه ها خود را ملزم به پرداخت بیمه سختی کار و بیمه بیکاری به تامین اجتماعی نمی نمایند؟ وبلاگ ساعت دیواری احتیاج به حمایت دارند. اما میبینیم هر سال قول هایی داده می گردد که متاسفانه این صحبت ها تنها برای روز خبرنگار است.
فرصت ها و چالش های دنیای خبرنگاری
نیوشا فتحی زاده خبرنگار خبرگزاری مهر در مورد چالش ها و فرصت های خبرنگاری، می گوید: اگر قرار به انتخاب مشاغل براساس احتیاجشان در جامعه باشد حتما خبرنگاری یکی از حرفه هایی است که به شدت احتیاج به وجود آن در جامعه احساس می گردد؛ چرا که با تمام مسائل و رخدادها پیوستگی دارد، به عبارتی هر جا خلأیی باشد توسط وبلاگ ساعت دیواری و با قلم آنها می توان آن خلأها و دلیل بروزشان در جامعه را پیدا کرد. باید بگویم حتما اگر قرار بود دوباره به عقب باز گردم باز هم شغل خبرنگاری را انتخاب می کردم؛ چرا که مطمئن هستم نمی توانم به هیچ شغل دیگری به این اندازه علاقه داشته باشم.
وی ادامه می دهد: به عنوان یک خبرنگار علاقه مند به حرفه اش باید بگویم در این شغل به پیشرفت هایی رسیدم و با افرادی در موقعیت های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... آشنا شدم که فکر نمی کنم در هیچ شغل دیگری می توانستم به این فرصت ها دست پیدا کنم.
وی می افزاید: در دوره فعالیتم به عنوان یک خبرنگار گزارش های زیادی نوشتم و به مدیران و مسئولان انتقادها داشتم ولی نتیجه ای آنقدر مثبت که بگویم ثمره کوشش من بوده واقعا حاصل نشده است.
فتحی زاده، اضافه می نماید: بارها پیش آمده که وقتی خسته از کار به خانه بازگشته ام مادرم و گاهی پدر رو به من این جمله را به زبان آورده اند که می خواهی از فردا دیگر دنبال خبرنگاری نروی؟ در پاسخ گفته ام که می روم چون راهم را خیلی وقت است که انتخاب نموده ام.
وی در سرانجام می گوید: در طول سالیانی که فعالیت خبرنگاری داشته ام شرایط کار در حرفه خبرنگاری و سختی ها و چالش های پیش رویش کمتر که نشده هیچ، به مرور و هرساله بیشتر شده است.
مسائل وبلاگ ساعت دیواری دیده نمی گردد
یکی دیگر از وبلاگ ساعت دیواری استان البرز درباره مسائل پیش روی وبلاگ ساعت دیواری، اظهار می نماید: خبرنگار مسائل هر قشری را پیگیری می نماید اما خود کوهی از مسائل را به دوش می کشد. امنیت شغلی ندارد، حقوق کافی ندارد، بیمه و آزادی بیان ندارد اما مسائلش هیچوقت دیده نمی گردد.
شیما عبدالله خانی در ادامه اضافه می نماید: با وجود همه مسائلی که وبلاگ ساعت دیواری در شغل خود دارند اما وقتی با پیگیری سوژه ای باعث باز شدن گره یا برطرف مسئله ای می شوند بسیار کارشان ارزش دارد. به نظرم اینکه فقط روز خبرنگار با کارت هدیه یا ... از وی قدردانی گردد کافی نیست چون خبرنگار امنیت شغلی می خواهد. یک امنیت همیشگی.
این بانوی خبرنگار درباره شرایط حق و حقوق وبلاگ ساعت دیواری در این حرفه ، می افزاید: می توان گفت وبلاگ ساعت دیواری معمولا پایین ترین درآمد را دارند و حتی حقوق کمتر از وزارت کار دارند و بیمه نیز در موارد نادر انجام می گردد.
وی در ادامه می گوید: اصل این است که خبرنگار روحیه مطالبه گری داشته باشد اما حقیقت تلخ این است که بر خلاف گفته ها، برخی مسئولان خبرنگار را هر چه بی آزارتر و بی سوال تر می خواهند. اما اگر گاهی مطلبی تاثیر گذار از دل این دوران بیرون بیاید باعث انگیزه برای ادامه می گردد.
وی ادامه می دهد: معمولا مصاحبه با مردم و آدم های خاص مرا با انگیزه نگه می دارد تا مصاحبه با مسئولان.
به گفته عبدالله خانی خبرنگاری شغلی است که توشه اش یک دنیا تجربه است. تجربه هایی که شاید به دلیل ماهیت متنوع این شغل خیلی بیشتر از افراد عادی نصیب خبرنگار گردد.
وی در مورد برخی تفاوت های وبلاگ ساعت دیواری در کشورهای مختلف می گوید: داشتن کارت خبرنگاری در بسیاری از کشورها به خصوص اروپا و آمریکا برای وبلاگ ساعت دیواری مزیت های اجتماعی و فرهنگی زیادی دارد و باعث کاهش هزینه ها در زمینه های حمل و نقل یا شرکت در رویدادهای فرهنگی و دستیابی به اطلاعات دارد. حتی اگر خبرنگاری کارت خبرنگاری داشته باشد مجاز به دسترسی به آرشیوها و اطلاعات رسمی است و ممانعت از کار وی غیر قانونی است اما در ایران حتی در مواردی براساس شنیده ها حتی دوربین خبرنگاری که کارت ارائه می نماید را حین تهیه اخبار گرفته اند یا گاهی مانع تهیه گزارش شده اند.
وی می گوید: وبلاگ ساعت دیواری حرف های نگفته جامعه هستند. چه بسا گره های کوری که به همت و یاری رسانه ها باز می گردد. خواسته ما از دولت این است که از وبلاگ ساعت دیواری حمایت نمایند و آزادی بیان بیشتری به آنها بدهند زیرا رسانه به عنوان رکن چهارم می تواند در پیشرفت جامعه متمدن موثر باشد.
فیلتر مناسب برای ورود به حرفه خبرنگاری
یکی دیگر از وبلاگ ساعت دیواری استان درباره این حرفه،می گوید: اگر به روز اول کار خبر برگردم حتما خیلی هوشمندانه و محکم تر وارد می شدم، چراکه وقتی حرفه شما خبرنگاری باشد نسبت به مسائل اطرافتان حساس و دقیق تر هستید حتی شاید اگر خوب کار کنید بتوانید اثر گذار باشید. علاوه بر این خبرنگاری اعتماد به نفس زیادی به شما می دهد به طوری که به خوبی نسبت به مسائل روز آگاهانه و تاثیرگذارتر قدم برمیدارید.
طیبه جواهری سردبیر خبرگزاری فارس در ادامه با اشاره به سختی های کار رسانه ادامه می دهد: همیشه از طرف خانواده ام مورد حمایت قرار گرفتم، البته فشار و استرس های کار آنقدر زیاد است که آنها هم من را درک می نمایند. فقط با خواهرم بر سر چالش و سختی های کار بحث و تبادل نظر می کنم زیرا او معتقد است که بیش از اندازه خودم را وقف این حرفه نموده ام.
وی در مورد خودسانسوری در کار خبر، می افزاید: هر رسانه و خبرنگاری برای خودش خط مرز دارد که تعیین و واضح است.
جواهری درباره مسائل آزار دهنده خبرنگاری، اظهار می نماید: مقوله ورود به این حرفه مانند یک ساختمان بی در و پیکر شده است و معتقدم هیچ کسی بالای سر رسانه استان نیست، در نتیجه به راحتی برخی از افراد به اسم رسانه منابع اقتصادی و فرهنگی را در استان چپاول می نمایند. البته جای تاسف دارد که برخی از مسئولان هم به آنها پرو بال می دهند. بنابراین اگر صنفی داشته باشیم که بتوانیم از خودمان حمایت کنیم، خیلی خوب می گردد.
وی ادامه درخصوص تفاوت های کار رسانه در کشورهای دیگر، می گوید: کشورهای پیشرفته دنیا ارزش کار خبرنگار را می دانند. وبلاگ ساعت دیواری با حقوق اندک و سختی کاری که دارند چرا نباید بیمه داشته باشند؟
در سرانجام گفتنی است که این گزارش فقط گوشه ای از گفته های وبلاگ ساعت دیواری البرزی است اما شاید بتوان آن را به دغدغه ها و خواسته های همه رسانه های استان تعمیم داد. رسانه هایی که با هدف واحد برای ساخت امروز و فردایی بهتر کوشش می نمایند، با احترام به همه اصحاب رسانه استان البرز که در این گزارش توفیق گفت و گو با آنان حاصل نشد...
منبع: خبرگزاری ایسنا