درباره روز کریسمس و پیدایش بابانوئل چه می دانید؟
به گزارش وبلاگ ساعت دیواری، پیروان مذهب مسیحیت هر سال در روز تولد حضرت عیسی (ع)، روز کریسمس را جشن می گیرند. در این روز مردم به یکدیگر هدیه می دهند، درخت کریسمس تزئین می کنند، در مراسم کلیسا شرکت می کنند و در کنار خانواده و دوستان شام می خورند.
کریسمس به تاریخ ایرانی 4 دی ماه است و شب کریسمس (Christmas Eve) را شب قبل از روز جشن کریسمس، یعنی 24 دسامبر می گویند.
البته آداب و رسوم کریسمس در کشورهای مختلف متفاوت است. یکی از سنت های جالب روز کریسمس انتظار برای رسیدن بابانوئل و دریافت هدیه است.
از سال 1870 تا به امروز، روز 25 دسامبر یکی از تعطیلات رسمی در آمریکا شناخته می گردد. امروزه کریسمس یکی از اعیاد محبوب در سراسر جهان به شمار می رود. در اینجا شما را با تاریخچه این جشن زیبا بیشتر آشنا می سازیم.
- جشن های زمستانی پیش از کریسمس
- ساترنالیا یا جشن خدای زحل
- آیا حضرت عیسی (ع) به راستی در روز کریسمس به جهان آمد؟
- زمانی که کریسمس کنسل شد
- واشینگتن اروینگ کریسمس را دوباره ابداع می کند
- سرود کریسمس
- چه کسی بابانوئل را ابداع کرد؟
- چند حقیقت جالب درباره کریسمس
جشن های زمستانی پیش از کریسمس
سال های زیادی است مردم جهان در اواسط زمستان جشن برپا می کنند؛ حتی پیش از به جهان آمدن عیسی مسیح.
در زمان های خیلی دور، مردم اروپا در تاریک ترین روزهای زمستان تولد و نور را جشن می دریافتد. بسکمک از مردم پس از پشت سر گذاشتن یک زمستان سخت، انقلاب زمستانی را جشن می دریافتد و با اشتیاق فراوان انتظار آمدنِ روزهای بلندتر و لذت بردن از نور خورشید را می کشیدند.
اهالی اسکاندیناوی از تاریخ 21 دسامبر و مصادف با انقلاب زمستانی تا ماه ژانویه، جشن مذهبی یول (Yule) را برپا می کردند. آن ها بازگشت خورشید را با آتش زدن توده بزرگی از هیزم ها جشن می دریافتد.
پدرها و پسرها مقادیر زیادی هیزم جمع می کردند و به خانه می آورند. سپس آن ها را آتش می زدند و تا خاموش شدن آتش به جشن و برپایی ضیافت می پرداختند. خاموش شدن آتش این هیزم ها معمولا تا 12 روز طول می کشید. مردم اسکاندیناوی اعتقاد داشتند آتش نماد خوک یا گوساله ای است که در سال پیشِ رو متولد می گردد.
انتها ماه دسامبر بهترین زمان برای برپاییِ جشن در سراسر اروپا بود. در این موقع از سال، مردم بیشتر گاوهایشان را می کُشتند تا مجبور نباشند در طول زمستان به آن ها غذا بدهند. در تمام طول سال، این تنها زمانی بود که آن ها ذخیره گوشتِ تازه داشتند.
در کشور آلمان، مردم در تعطیلات زمستانی خدای باستان یعنی اودین (Odin) گرامی می داشتند. آلمانی ها از اودین وحشت داشتند و معتقد بودند او در شب، هنگام پرواز در آسمان مردمش را مشاهده می کند. سپس تصمیم می گیرد که چه کسی لایق خوشبختی و چه کسی لایق مرگ است. به دلیل حضور اودین مردم ترجیح می دادند در خانه بمانند.
ساترنالیا یا جشن خدای زحل
در روم باستان، زمستان به اندازه شمال اروپا سخت و طاقت فرسا نبود. ساترنالیا (Saturnalia) جشنی است که به احترام ساتورن (Saturn) یا خدای زحل برپا می شد. ساتورن در فرهنگ روم باستان، خدای کشاورزی بود. این جشن در اوایل هفته، مصادف با انقلاب زمستانی آغاز می شد و به مدت یک ماه ادامه داشت.
این جشن روزهایی پر از خوشحالی و نعمت را برای مردم رقم می زد؛ غذا و نوشیدنی به وفور یافت می شد و قواعد اجتماعی معکوس می شدند. به مدت یک ماه برده ها حاکم می شدند و دهقانان شهر را اداره می کردند. کسب وکارها و مدارس تعطیل می شدند تا همه بتوانند از این جشن بزرگ نهایت لذت را ببرند.
حوالی انقلاب زمستانی، مردم روم باستان عیدی به نام جووِنالیا (Juvenalia) را جشن می دریافتد. این جشن به افتخار بچه ها روم برپا می شد. به علاوه، طبقات مرفه جامعه تولد میترا (Mithra) خدای خورشید شکست ناپذیر را در تاریخ 25 دسامبر جشن می دریافتد.
آن ها اعتقاد داشتند میترا از سنگ به جهان آمده بود. برای برخی از مردم روم باستان، تولد میترا مقدس ترین روز در سال به شمار می رفت.
آیا عیسی مسیح به راستی در روز کریسمس به جهان آمد؟
در سال های ابتدایی مسیحیت، عید پاک (Easter) عید اصلی این مذهب به شمار می رفت و مردم تولد حضرت عیسی (ع) را جشن نمی دریافتد. در قرن چهارم پس از میلاد مسیح، کلیسا رسما تولد مسیح را به عنوان به عنوان عید بیان نمود.
پیوریتن ها (Puritans) یا پاک دینان بعدا بیان نمودند که متاسفانه تاریخ دقیق تولد حضرت عیسی (ع) در انجیل قید نشده است. البته گفته می گردد آن ها برای به زیر سوال بردن حقانیتِ این جشن این موضوع را مطرح کرده بودند.
علی رغم آن که برخی شواهد نشان می دهند حضرت عیسی (ع) در بهار به جهان آمده است، پاپ جولیوس اول (Pope Julius I) تاریخ 25 دسامبر را انتخاب کرد. گفته می گردد کلیسا با اتخاذ برخی از سنت های ساترنالیا، جشن پاگان ها یا غیرمسیحی ها این تاریخ را انتخاب کرد.
این عید که در ابتدا با نام جشن پیدایش (Feast of the Nativity) شناخته می شد، تا سال 432 به مصر و در اواخر قرن ششم میلادی به انگلستان رسید.
در انتها قرن هشتم میلادی، جشن کریسمس به کشورهای اسکاندیناوی هم رسید. امروزه در کلیساهای ارتدوکس یونانی و روسی، کریسمس 13 یا 14 روز پس از 25 دسامبر جشن گرفته می گردد.
کلیساهای غربی از تقویم گریگوری (Gregorian) یا میلادی استفاده می کنند، درحالی که در کلیساهای شرقی از تقویم جولیَن (Julian) استفاده می گردد. تقویم جولیَن 13 یا 14 روز از تقویم گریگوری عقب تر است.
هم کلیساهای غربی و هم کلیساهای شرقی جشن اپیفانی (Epiphany) یا سه پادشاه را 12 روز بعد از کریسمس برگزار می کنند. پیروان دین مسیحیت معتقدند در این روز 3 مرد دانا از شرق که همان روحانیون زرتشتی بودند، با حضرت مسیح دیدار کردند. آن ها این روز را به عنوان روز غسل تعمید حضرت مسیح هم می شناسند.
با برگزاری جشن کریسمس همزمان با انقلاب زمستانی، رهبران کلیسا شانس پذیرفتن مسیحیت در میان مردم را افزایش دادند. البته آن ها هرگز برای نحوه برگزاری آن قانون خاصی قرار ندادند.
در دوران قرون وسطی، مسیحیت تقریبا به طور کامل جایگزین پاگانیسم (Paganism) شد. در روز کریسمس، مردم معتقد به کلیسا می رفتند و پس از به جا آوردن مراسم یک جشن و پایکوبی بزرگ برپا می کردند؛ تقریبا شبیه آنچه امروزه در جشن ماردی گرا (Mardi Gras) می بینیم.
هر سال یک فرد فقیر یا یک دانش آموز به عنوان اربابِ آشوب (Lord of Misrule) انتخاب می شد. این فرد به همراه تعدادی از مردم شرکت کننده به درب منازلِ افراد ثروتمند شهر می رفتند و از آن ها درخواست می کردند بهترین غذا و نوشیدنی شان را به آن ها بدهند. اگر صاحبان منزل از دادن غذا و نوشیدنی خودداری می کردند، آن ها با انجام کارهای شرورانه و شیطنت آن ها را می ترساندند. در واقع در دوران قرون وسطی، کریسمس زمانی بود که افراد مرفه جامعه با سرگرم کردن افراد طبقه متوسط، قرض شان را به آن ها می پرداختند.
زمانی که کریسمس کنسل شد
در اوایل قرن هفدهم، موجی از اصلاحات مذهبی نحوه برگزاری جشن کریسمس را در اروپا تغییر داد. در سال 1645، اولیور کورن وِل (Oliver Cornswell) و نیروهای پیوریتن کنترل انگلستان را به عهده دریافتد. آن ها عهد کردن انگلستان را از زوال نجات دهند. به همین منظور در بخشی از تلاش هایشان جشن کریسمس را کنسل کردند.
پس از آن که چارلز دوم (Charles II) اداره کشور را به دست گرفت، این عید محبوب به انگلستان بازگشت. زائران جدایی طلبِ انگلستان که در سال 1620 به آمریکا رفتند، حتی بیشتر از کورن وِل دارای عقاید ارتدکسی بودند. به همین دلیل، در سال های ابتداییِ تاسیس آمریکا کریسمس در این کشور عید محسوب نمی شد.
از سال 1659 تا 1681 برگزاری جشن کریسمس در بوستون خلاف قانون بود. هر فردی که اقدام به برگزاری جشن کریسمس می کرد، 5 شیلینگ جریمه می شد. با این حال، کاپیتان جان اسمیت (John Smith) بیان نمود جشن کریسمس در شهر جیمزتاون (Jamestown) بدون هیچ حادثه ای برگزار گشت و مردم از این جشن بسیار لذت بردند.
واشینگتن اروینگ کریسمس را دوباره ابداع می کند
در اوایل قرن نوزدهم، آمریکایی ها هم به تدریج کریسمس را پذیرفتند. البته می توان گفت آمریکایی ها کریسمس را کمی تغییر دادند و آن را از یک کارناوال به یک عید خانوادگی و آرامش بخش تبدیل کردد. اوایل قرن نوزدهم، دوران آشوب و درگیری بود. در این زمان نرخ بیکاری بسیار بالا بود و روزهای کریسمس شورش هایی در شهر رخ می داد.
در سال 1828، شورای شهر نیویورک اولین نیروی پلیس را در پاسخ به شورش های کریسمس تاسیس کرد. این مسائل باعث شد افراد طبقه مرفه جامعه به شیوه دیگری کریسمس را جشن بگیرند.
در سال 1819، واشینگتن اروینگ (Washington Irving)، نویسنده مطرح آمریکایی، پیش نگار جفری کرایون (The Sketchbook of Geoffrey Crayon) را نوشت. این کتاب یک مجموعه داستان از جشن کریسمس در یک عمارت انگلیسی است. تصاویر آن اربابی را نشان می دهد که دهقانان را به مناسب عید کریسمس به خانه خود دعوت کرده است.
برخلاف مشکلاتی که در جامعه آمریکایی وجود داشت، این دو گروه به خوبی با هم درآمیختند. در ذهن اروینگ، کریسمس باید سرشار از صلح باشد؛ عیدی که گروه های مختلفی از مردم را صرف نظر از ثروت و موقعیت اجتماعی به دور هم جمع کند.
افراد خیالی کتاب اروینگ آداب و رسوم باستانی مانند تاجگذاری اربابِ آشوب (Lord of Misrule) را به جا می آورند. بسکمک از تاریخ دانان معتقند اروینگ مبدع سنت هایی است که در کتاب آن ها را سنت های اصلیِ کریسمس برشمرده است.
سرود کریسمس
در همین دوران بود که چارلز دیکنز (Charles Dickens) نویسنده انگلیسی داستان کلاسیک سرود کریسمس (A Christmas Carol) را نوشت. پیام این داستان اهمیت خیریه و اعمال خوبی است که در قبال تمام انسان ها باید انجام داد.
کتاب در آمریکا و انگلستان با استقبال زیادی روبه رو شد و به اعضای انجمن ویکتوریایی (Victorian Society) اهمیت و مزایای جشن کریسمس را نشان داد.
در اوایل دهه 1800 میلادی، خانواده ها نسبت به عواطف بچه ها بیشتر حساس شده بودند و کمتر از قبل سختگیری از خود نشان می دادند. کریسمس فرصتی بود تا خانواده ها بدون آنکه فرزندان خود را لوس کنند، با دادن هدیه محبت خود را به آن ها نشان دهند.
با پذیرفته شدن کریسمس به عنوان یک تعطیلات خانوادگی در آمریکا، سنت های قدیمی کم کم خودشان را نشان دادند. مردم به مهاجران و کلیساهای کاتولیک و کلیساهای اسقفی نگاه می کردند تا بدانند چگونه باید این عید را جشن بگیرند.
اکنون با گذشت بیش از 100 سال از آن زمان، مردم آمریکا سنت کریسمسِ خاص خودشان را دارند. این سنت درواقع ترکیبی از دیگر سنت های جهان است؛ مانند تزئین درخت کریسمس، فرستادن کارت پستال و دادن هدیه.
چه کسی بابانوئل را ابداع کرد؟
افسانه بابانوئل یا سانتا کلاوس (Santa Claus) به یک راهب به نام سنت نیکلاس (St. Nicholas) باز می گردد. سنت نیکلاس در سال 280 پس از میلاد مسیح در ترکیه به جهان آمد. سنت نیکلاس تمام ثروتی که به ارث برده بود را به نیازمندان بخشید و به روستاها سفر کرد تا به افراد فقیر و بیمار کمک کند. به همین دلیل به محافظ بچه ها و ملوانان شهرت پیدا کرد.
سنت نیکلاس برای اولین بار در اواخر قرن هجدهم در نیویورک به فرهنگ عام مردم آمریکا راه پیدا کرد؛ زمانی که یک خانواده هلندی برای گرامیداشت سالگرد درگذشت سنت نیکلاس به دور هم جمع شده بودند.
سنت نیکلاس در زبان هلندی سینت نیکلاس (Sint Nikolaas) و به صورت کوتاه، سینتر کلاس (Sinter Klaas) خوانده می گردد. کلمه سانتا کلاوس از همین عبارت کوتاه شده به دست آمده است.
در سال 1822 کلمنت کلارک مور (Clement Clarke Moore) کشیش کلیسای اسقفی یک شعر کریسمس به نام دیدار با سنت نیکلاس (St. Nicholas) نوشت. این شعر با جمله شبِ قبل از کریسمس بود آغاز می گردد و سانتا کلاوس یا بابانوئل را مردی شاد توصیف می کند که با گوزن های قطبی اش از این خانه به آن خانه می رود و به بچه ها هدیه می دهد.
بابانوئل را به شکل مردی با لباس سفید و قرمز، با ریش های سفید و کیسه ای پر از اسباب بازی می شناسیم. این تصویر از بابانوئل برای اولین بار در سال 1881 به وجود آمد؛ زمانی که یک کارتونیستِ سیاسی به نام توماس نَست (Thomas Nast) شعرِ مور را به تصویر کشید تا ظاهر سنت نیکلاس را به شکلی که ما امروز می بینیم نشان دهد.
چند حقیقت جالب از کریسمس
- هر سال 30 الی 35 درخت طبیعیِ کریسمس فقط در آمریکا فروخته می شوند. در آمریکا 21 هزار موسسه برای کاشت درخت کریسمس وجود دارد. جالب است بدانید که درخت ها معمولا حدود 15 سال پیش از آن که فروخته شوند کاشته می شوند.
- یکی از نوشیدنی های مخصوص کریسمس نوعی نوشیدنی از ترکیب زرده تخم مرغ و شیر است. در سال 1607، اولین فردی که این نوشیدنی را خورد، کاپیتان جان اسمیت در جیمزتاون بود.
- گیاه سرخ برگه (Poinsettia) یا پوینسِتیا یکی از گیاهانی است که در تزئینات روز کریسمس جایگاه ویژه ای دارد. نام این گیاه از روی نام یک دیپلمات آمریکایی به نام جوئل آر پوینسِت (Joel R. Poinsett) گرفته شد. او در سال 1828 این گیاه سبز و قرمز را از مکزیک به آمریکا آورد.
- گروه ارتش رستگاری (The Salvation Army) از سال 1890 افرادی را با لباس بابانوئل برای جمع آوری پول های اهدایی مردم به خیابان ها می فرستد.
- رودولف (Rudolph) معروف ترین گوزن قطبی جهان را رابرت اِل ماری (Robert L. Mary) در سال 1939 خلق کرد. او شعری درباره یک گوزن قطبی نوشت تا مشتریان را به فروشگاه مونتگومری وارد (Montgomery Ward) جذب کند.
- ساخت درخت کریسمس راکِفلر سنتر (Rockefeller Center) در سال 1931 آغاز شد.