چرا سفر می کنیم؟ ، کشف موقعیت های بی سرانجام در سفر!

به گزارش وبلاگ ساعت دیواری، اغلب از من میپرسند که، چرا می خواهم خانه را ترک کنم و به سفر بروم. آیا دلم برای کسی یا چیزی تنگ نمی گردد؟ آیا تنها نخواهم شد؟ آیا از چیزی فرار می کنم؟ ما همه دلایل سفر خود را داریم. عشق به یک فرهنگ نو، تمایل به ترک همه چیز و دل به جاده زدن، احتیاج به تماشا آدم ها و زندگی های نو، تماشا مکان های عجیب غریب در دنیا و بسیار مواردی دیگر دلایل ما برای سفر کردن هستند. با این مطلب خبرنگاران همراه باشید تا به سوال چرا سفر می کنیم؟ پاسخ دهیم.

چرا سفر می کنیم؟ ، کشف موقعیت های بی سرانجام در سفر!

دلایل سفر

سفر کردن تبدیل به راه و روشی برای مقابله با شرایط و موقعیت های مختلف زندگی، تجربه چیزهای تازه و یا یاری به جستجو به درون خود فرد و راهی برای شناخت، شده است و با توجه به این دلایل و بسیار دلایل سفر دیگر، سفر در زندگی همه ما انسان ها جایگاه خاص و با اهمیتی پیدا نموده است. اس تی.آگوستین می گوید: دنیا کتابی است و کسانی که سفر نمی نمایند تنها یک صفحه از این کتاب را می خوانند. در کتاب دنیا، تمام صفحات متفاوت هستند، همه چیز تازه است و همه چیز تغییر می نماید. من معتقدم که علت سفر کردن ما، همین تغییر است.

اینکه قصد شما از سفر کردن تماشا اهرام ثلاثه باشد یا تجربه یک فرهنگ تازه یا اینکه برای یادگیری به مدت زمان معلوم یا حتی نامعلوم به جای دوری بروید. تمام این ها به این خاطر است که ما بدنبال تغییر هستیم. ما بدنبال تجربه چیزی متفاوت هستیم. تغییر، آن چیزی است که سفر کردن برای ما به ارمغان می آورد. تغییر مداوم فرصتی را برای ما فراهم می آورد تا بتوانیم دنیا پیرامون خود را بهتر بشناسیم و بفهمیم که چی کسی هستیم. زندگی در دنیای مدرن و روزمرگی های خسته نمایند اش، به ندرت تغییرات بزرگی را برای ما بوجود می آورند. زیر بار فشار زندگی اغلب ما فراموش می کنیم که چه چیزهایی در زندگی برای ما اهمیت دارد؟ هدف ما از این زندگی چیست؟ گاهی وقت ها آنقدر درگیر کار و مسائل و مسائل زندگی می شویم که حتی یادمان می رود چطور درست نفس بکشیم.

وقتی من در خانه باشم می توانم برای روزهای بسیاری برنامه ریزی کنم. چرا؟ برای اینکه روزهای من خیلی متفاوت نخواهند بود، رفتن به محل کار و کار کردن، ورزش کردن، خوردن، خوابیدن و بعد تکرار. اما در جاده و سفر هر لحظه یک آغاز تازه برای من است، بدون هیچ برنامه از پیش مشخص شده. برای هیچ چیزی از قبل نمی توانم برنامه ریزی کنم چرا که نمیدانم یک لحظه دیگر چه اتفاقی می افتد. هیچ چیز تکراری و از قبل برنامه ریزی شده وجود ندارد. در طول چند سال اخیر من در زندگی تغییرات مداوم را تجربه کردم. مکان ها، شهرها، کشورها همیشه تغییر کردند. هیچ روزی از زندگی من در این مدت شبیه به روز دیگری نبود و هر روز من به متفاوت ترین شکل ممکن نسبت به روزهای دیگر می گذشت این هم یکی از دلایلی که چرا سفر می کنیم؟!

باید بدانیم که این سبک از زندگی کردن و دلایل سفر برای همه مناسب نیست اما برای کسانی که می روند و این سبک از زندگی کردن را انتخاب می نمایند، تغییر علت اصلی و پس زمینه ای آنها برای ترک کردن و رفتن است. ما می خواهیم دنیا را ببینیم شاهد تغییرات خود و پیرامون خود باشیم. زندگی های متفاوت را زندگی کنیم. در سفر ساعت های شما با کارکردن های طاقت فرسا و کارهایی که علایقی به انجام آن ها ندارید، پر نمی گردد. در دریای آزادی بدون داشتن قطب نمایی برای راهنمایی و هیچ اجباری برای انجام دادن و جهت دادن به ما ، ما به روش خودمان به سمت جلو حرکت می کنیم. همه ما چیزی بیشتر از زندگی روزمره مان می خواهیم، اتفاقاتی که ما را به چالش بکشند. ما در پی چیزهای تازه و کسب تجربه های ناب هستیم. این ها مسائلی هستند که سفر کردن را برای ما مجذوب کننده خاص می نمایند. دیدار با آدم های تازه، مکان تازه و فرهنگ های متنوع حداقل پاداشی است که با سفر کردن به آن می رسیم. اینها نه فقط یک پاداش بیرونی که یک پاداش درونی برای ما است. سفر کردن ما را به خودشناسی و کشف بهتر خودمان می رساند. ما همیشه در پی جستجوی چیزهای تازه و بدون تکرار هستیم.

منبع: همگردی

به "چرا سفر می کنیم؟ ، کشف موقعیت های بی سرانجام در سفر!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا سفر می کنیم؟ ، کشف موقعیت های بی سرانجام در سفر!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید